تغییرات درونی

ساخت وبلاگ
حقیقتشو بخواید من آدمی بودم که همیشه سر تو کامپیوتر بود و مطالعات مذهبی هیچوقت نداشتم از مسیحیت فقط میدونستم کلیسا هست از اسلامم مسجد .... همینو بس

قربانی نون رو که انجام دادم خواب دیدم دارم با هزاران دختر لاس میزنم!!!!و وقتی از خواب بیدار شدم  از فرداش یه ادم دیگه شدم....در کمال ناباوری شهوتم قفل شده بود...البته اگه مطالب قبلیمو خوندید شاید فکر کردید آدم هیز یا بیماری هستم ولی حقیقتش اینه که اصلا هیچوقت به هیچ خانمی نگاه نمیکنم و توی ظاهر رفتارم کاملا باهاشون رسمی و محترمانه ست و هیچوقت به مواردی که داشتم تا وقتی اونها نیومدن جلو من جلو نرفتم.

ولی درونم چرا هی ذهنم سوکم میداد سمت اینو و اون....

ولی اینبار دیگه ذهنی نداشتم .... خالی خالی بودم ..... خالی از هرگونه احساس لذت....فکر کنم پیامش این بوده که بخاطر همین شهوت پرستی خدا منو مجازات کرده بود و قربانی کردن یه نون ساده ...چقدر بخشندست...کار من باعث شده بود این گناه از بین بره توی تورات نوشته بود مراسمهای قربانی کردن برای از بین بردن گناه و بنوعی کفاره برای بخشش خدات ...توی اسلامم هست ولی مسئله اینه که دیگه کسی جدی نمیگیره و نمیدونه موقع انجام این مراسمات باید شرایط روحی خاصی داشته باشه برای همین تحول روحانی وجود نداره دیگه ....  شرایط مالی بد + بهم ریختگی همیشگی + هزارارن مشکل دیگه ماحصل همین افکار درونی من بود.

ضمنا اینو بهتون بگم..هیچ جنس مذکری نیست که هیچوقت احساسی به جنس مونث نداشته باشه همه مردای ایرانی دارن خیالتون راحت هرکی بگه نه دروغه .... مردها شهوت و زنها حسادت از ویژگیهای همه ست...اگه هم دارید اینو میخونید و میگید نه و احساس قداست میکنید سخت در اشتباهید...

بهرحال این تحول درونی منو یه آدم دیگه ای کرد ولی یه اتفاق دیگه ای هم افتاد....محبت شدید آدمها بمن بود....همه منو شدیدا تحویل میگرفتن...هرکسی بمن میرسید شروع میکرد درددل کردن و گفتن وخندیدن....با اینکه تیریپ ساده ای داشتم توی دانشگاه....اما دیگه از ترسم مهره مار رو بیخیال شدم ...چون آمارها سه برابر شده بود ....ولی من هیچ حسی نداشتم و همش فراری بودم ...مادربزرگم که همیشه به ما اخم میکرد یهو باهامون خوب شد بهمون کمک کرد...همسایه ها باهام خوب شده بودن ...پدرم هی پول میفرستاد (بعدا قهمیدم سر لجبازیا پول نمیداده و یا کم میداده) یه مغازه خرازی باز کرده بودم یهو تو یه روز 250 تومن فروختم !!! بعدش فهمیدم چرا خدا به بنی اسرائیل میگفته قربانی بدید همیشه....

مواجه شدن موکل های مسلمون با موکل یهودی...
ما را در سایت مواجه شدن موکل های مسلمون با موکل یهودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mavaraiiegomnam بازدید : 177 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:47